English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5957 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
so much for that U تا اینجاراجع باین موضوع بس است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
queued U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queues U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access U فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queue U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herring U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition U موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
hereto U باین
hereat U باین
hereunto U باین
so soon U باین زودی
In this order. In this way. U باین ترتیب
hereat U باین دلیل
so large U باین بزرگی
to this effect U باین معنی
hereaway U باین طرف
hereof U متعلق باین
many happy returns of the day U صد سال باین سالهابرسید
so U خیلی باین زیادی
gibes U ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
jibe U ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
I have finally come to the conclusion that… U با لاخره باین نتیجه رسیدم که ...
jibes U ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
jibing U ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
jibed U ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
infallibilism U اعتقاد باین اصل که پاپ خطانمیکند
guillemot U نشان نقل قول باین شکل " " گیومه
bar mitzvah U جشنی که برای رسیدن پسر باین سن بر پامیشود
We shall look into the matter in due ( good ) time . U درموقع مناسب باین مطلب رسیدگه خواهد شد
bar mitzvahs U جشنی که برای رسیدن پسر باین سن بر پامیشود
reverses U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
animalism U نفس پرستی اعتقاد باین که انسان جانوری بیش نیست
circular U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
subjects U موضوع
themes U موضوع ها
subjects U موضوع ها
motif U موضوع
topic U موضوع
motifs U موضوع
themes U موضوع
subject [topic] U موضوع
subjecting U موضوع
issues U موضوع
questions U موضوع
questioned U موضوع
question U موضوع
subject U موضوع
theme U موضوع
text U موضوع
texts U موضوع
issue U موضوع
point U موضوع
subjected U موضوع
head U موضوع
issued U موضوع
afair U موضوع
object U موضوع
indirect objects U موضوع
propositions U موضوع
objected U موضوع
criteria U موضوع
objects U موضوع
objecting U موضوع
propositioning U موضوع
mattered U موضوع
topics U موضوع ها
topic U موضوع
direct objects U موضوع
topics U موضوع
plotless U بی موضوع
matter U موضوع
propositioned U موضوع
proposition U موضوع
matters U موضوع
mattering U موضوع
recitations U تعریف موضوع
in contestation U موضوع بحث
recitation U تعریف موضوع
universe of discourse U موضوع بحث
sides of the question U اطراف موضوع
problems U معما موضوع
problem U معما موضوع
subject of debate U موضوع دعوی
subject and predicate U موضوع و محمول
subjecting U شیی موضوع
out of question U خارج از موضوع
subjecting U رعایا موضوع
subjects U شیی موضوع
side show U موضوع فرعی
subjects U رعایا موضوع
objective complement U مکمل موضوع
off the track U از موضوع پرت
side issues U موضوع فرعی
side issue U موضوع فرعی
privity U موضوع محرمانه
res ipsa loquitur U موضوع گویاست
subjected U رعایا موضوع
affaire d'honneur U موضوع شرافتی
beside the question U خارج از موضوع
subduce U موضوع کردن
in question U موضوع بحث
it is a question of money U موضوع بسته به
lemma U مقدمه موضوع
subject U شیی موضوع
at issue U موضوع بحث
matter on hand U موضوع بحث
monomaniac U دیوانه یک موضوع
not to point U بیرون از موضوع
subject U رعایا موضوع
subjected U شیی موضوع
not to the point U خارج از موضوع
sign position U موضوع علامت
case U موضوع حالت
cases U موضوع حالت
postulate U اصل موضوع
grievance U موضوع شکایت
What gives? U موضوع چه است؟
What is happening? U موضوع چه است؟
What's on? U موضوع چه است؟
What's up? U موضوع چه است؟
What's wrong? U موضوع چه است؟
What's going on? U موضوع چه است؟
What is the matter? U موضوع چه است؟
What's cooking? U موضوع چه است؟
fair game <idiom> U موضوع تهاجم
issue U موضوع شماره
neither here nor there <idiom> U بیربط به موضوع
a horse of another colour [different colour] U موضوع علیحده
decade U ده موضوع یا رویداد
decades U ده موضوع یا رویداد
business U موضوع تجارت
businesses U موضوع تجارت
postulating U اصل موضوع
postulates U اصل موضوع
postulated U اصل موضوع
issue U موضوع دعوی
subject matter U موضوع اصلی
subject matter U مطلب موضوع
irrelevant U خارج از موضوع
What's behind all this? U موضوع چه است؟
objects U موضوع منظره
objecting U موضوع منظره
objected U موضوع منظره
object U موضوع منظره
indirect objects U موضوع منظره
issues U موضوع شماره
direct objects U موضوع منظره
What is it all about ? U موضوع چیست ؟
issues U موضوع دعوی
What's the matter? U موضوع چیه؟
issued U موضوع دعوی
issued U موضوع شماره
It dawned on me. U بعدش من [آن موضوع را] فهمیدم.
at stake U نامعلوم موضوع بحث
It deals with ... U موضوع در باره ... است.
i a with you on that matter U من در ان موضوع با شماموافق هستم
remind me ofit U ان موضوع را بخاطرمن بیاورید
reagent U موضوع ازمایش روانی
contested area U منطقه موضوع اختلاف
deviate from the main subject U از موضوع خارج شدن
embroglio U گیر موضوع غامض
matter in hand U موضوع مورد بحث
permit goods coveredby U کالای موضوع پروانه
obiter dictum U خارج از موضوع دعوی
it is a question of money U موضوع پول است
monographs U رساله درباره یک موضوع
donnee U موضوع داستان یا درام
question in dispute U موضوع متنازع فیه
object of worship U موضوع پرستش یاستایش
vexata questio U موضوع متنازع فیه
causes U موضوع منازع فیه
causing U موضوع منازع فیه
bets U موضوع شرط بندی
content U موضوع یک برنامه یا متن
contenting U موضوع یک برنامه یا متن
that is a matter of habit U موضوع عادت است
dawn on <idiom> U روشن شدن (موضوع)
stick to the point U از موضوع خارج نشوید
plotted U موضوع اصلی توط ئه
cause U موضوع منازع فیه
that is not the question U موضوع این نیست
the matter in hand U موضوع مورد بحث
topicality U موضوع موردبحث روز
there U دراین موضوع انجا
The contrary was proved. U عکس موضوع ثابت شد
thematic apperception test U ازمون اندریافت موضوع
the tax in question U مالیات موضوع بحث
bet U موضوع شرط بندی
The topic of our discussion . The subject of our talk (argument). U موضوع بحث وصحبت ما
the matter is perplexed U موضوع درهم است
That is beside the point. It is irrelevant ( inconsequential , immaterial ) . U ربطی به موضوع ندارد
plots U موضوع اصلی توط ئه
plot U موضوع اصلی توط ئه
subject U مبحث موضوع مطالعه
Recent search history Forum search
1ICR
2make the case? به فارسی چی میشه
1coffee table conversation piece
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی با افزایش حجم ناشی از پرتو تابیده‌شده به سلول‌های سرطانی جاذب نانوذرات طلا
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com